حرز امام جواد

مجموعه ارزشمندی از نسخه خطی حرز جواد در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری می شود که در این میان نسخه بی مانندی از حرز امام جواد به قدمت قرن دوازدهم قمری می درخشد.

مختصات نسخه خطی حرز امام جواد (ع)

این نسخه در قطع طوماری به طول ۶ متر و ۹۷ سانتی متر و عرض ۷ سانتیمتر بر روی پوست دل آهو به شیوه ظریف و هنرمندانی که کتابت شده است

و قدمت آن به قرن دوازدهم هجری برمی‌گردد که در سال ۱۳۷۳ خورشیدی به دست عباس شیخی نارانی وقف آستان مقدس رضوی شده است.

این نسخه بر روی یک طرف پوست بسیار ظریف و شفافی کتابت شده و رنگ‌ها از طرف دیگر آن مشهود است.

از مهمترین امتیازات این هرز آن است که کل قرآن بر روی آن به خط خوانا و زیبا کتابت شده است

و حضرت با شیوه نگارش خاص با استفاده از دو رنگ سیاهی و سرخی در دلم سنقر آن طراحی شده و مشاهده می شود

این نسخه توماری ارزشمند دارای سرلوحه ظریف زره پوش زرینی بصورت یک کتیبه در آغاز حرز است

که داخل آن جمله  هذا حرز حضرت جواد علیه السلام با خط ثلث و به شنجرف به چشم می خورد.

روایت خواندنی سید بن طاووس

سید بن طاووس می‌گوید روایت است که:

معمول به برکت این حرز هارون جنگید و در همه جنگ ها پیروز شد و هیچ گاه این حرز را از خود دور نمی ساخت.

شیخ صدوق گزارش می کند:

ماجرای سفر امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام در سفرش زمانی که در خانه حمید بن قخبطه اقامت گزید لباسش را در آورد و به او داد او نیز لباس را برداشت و به کنیزکی داد تا آن را بشوید.

و بعد از مدتی کنیزک برگشت و کاغذی را به حمید داد و اظهار داشت که آن را از جیب امام رضا علیه السلام یافتند.

او نیز کاغذ را به امام نشان داد و از حضرت شان پرسید که این کاغذ حاوی چیست در پاسخ فرمود این است که ما آن را از خود جدا نمی کنیم.

حمید از امام خواست تا محتوای آن حرز را به او بیاموزد امام ابتدا فرمود:

این حرز سپری در برابر شیطان و فرمانروای ستمگر است و هر کس آن را در جیب خود نگه دارد تحت حفاظت خواهد بود.

سپس متن حرز را به او املا فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله آنی اعوذ بالرحمن منک آن کنت تقیا او غیر تقی اخذت بالله السمیع البصیر علی سمعک و بصرک

لا سلطان لک علی و لا علی سمعی ولا بصری و لا علی شعری و لا علی بشری و لا علی لحمی ولا علی دمی و لا علی مخی و لا علی عصبی

و لا علی عظامی و لا علی اهلی ولا علی مالی و لا علی ما رزقنی

ربی ستزت بینی و بینک بستره النبوه الذی استتر به انبیا الله من سلطان الفراعنه ( سطوات الجبابره )

جبرئیل عن یمینی و میکاییل عن یساری و اسرافیل من ورایی و محمد امامی

و الله مطلع علی ما یمنعک و یمنع الشیطان من اللهم لا یغلب جهله اناتک آن یستفزنی و یستخفنی اللهم الیک التجات اللهم الیک التجات اللهم الیک التجات

حکایت عجیب ابوالصلت هروی

حکایت عجیب از برای این حرز حکایت عجیبی است که روایت کرده آن را ابوالصلت هروی چه گفت مولای من علی بن موسی الرضا علیه السلام.

روزی نشسته بودم داخل شد بر او رسول مامون و گفت که  تو را امیر می‌طلبد از امام برخاست و مرا گفتن نمی طلبد

مرا مامون در این وقت مگر به جهت کاری سخت

و به خدا که نمی‌تواند با من کاری بد کردن جهت این کلمات که از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من رسیده

ابوالصلت گفت همراه امام علیه السلام بیرون رفتم نزد مامون چون نظر حضرت بر مامون افتاد.

این حرز را تا آخر خواند پس زمانی که حضرت ایستاد مقابل مامون نظر کرد به سوی او مامون و گفت:

ای ابوالحسن امر کرده‌اند که ۱۰۰ هزار درهم به جهت تو بدهند و بنویس هر حاجتی که دارید

پس چرا امام پشت گردانید مامون نظر در قفای امام کرد و گفت اراده کردم من و اراده کرده است خدا و آنچه اراده کرده است خدا بهتر بوده است و سر این حرزو رهایی از شر ظالم.

روزی امام رضا که در آن نامشخص و مادر او مرتب نوشته می‌شود.

قال الرضا سلام الله علیها.  رقعه الجیب عوذه اما شی امام رضا می فرمایند این حرز پناه است از هر چیزی بد

 

مطالب مرتبط

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *